به حرف افتادن دختر ناز مامان و بابا
سلام به دختر نازم نفس مامان و بابا عزیز دلم امروز نهم اردیبهشت سال ۹۳ است ساعت ۴:۳۰ صبح که دارم برات مینویسم تو یک هفته است که داری حرف میزنی و با مامان و بابات ارتباط برقرار میکنی اولین کلمه ای که گفتی (( آقا)) بود که من یادت دادم و دومین کلمت (( بووو)) است که بابات یادت داد و چقدر ناز این کلمات را ادا میکنی قند تودلمون آب میشه و کلی بوست میکنیم همین که بابات و میبینی میگی (( ا بوو)) و کلی تف میدی بیرون وبعدش دستات ومیکنی تو دهنت و میخندی قربونت برم که انقدر ناز وشیطونی تازگیام بازیگوش شدی فقط دوست ...
نویسنده :
مامان کیمیا
4:42